English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5674 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
departure end U نقطه شروع کنده شدن هواپیما از زمین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
approach end U نقطه شروع تقرب هواپیما ابتدای محوطه دویدن هواپیما
thresholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshold U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
threshholds U نقطه شروع محوطه دویدن هواپیما حد نهایی
holding point U نقطه تثبیت ردیابی هواپیما نقطه انتظار هواپیما روی صفحه رادار
plan range U در شناسایی از روی عکس هوای فاصله افقی بین نقطه پای عمود هواپیما تا شیئی که روی زمین قرار گرفته است
ti;me to go U زمان حرکت هواپیمای رهگیراز نقطه شروع هدایت زمینی تا نقطه رهگیری
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
approach U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approached U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
approaches U فاصله نقطه شروع تا نقطه خطا
touchdowns U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
touchdown U تماس هواپیما با زمین سینه مال رفتن هواپیما
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
break ground U لنگر از زمین کنده شد
anchor's aweight U لنگر از زمین کنده شده
bomb out U شروع شیرجه از هواپیما
initial point U نقطه شروع
origins U نقطه شروع
terminus a que U نقطه شروع
origin U نقطه شروع
dumb well U چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
get down to <idiom> U رسیدن به نقطه شروع
initial point U نقطه شروع عملیات
trailhead U نقطه شروع مسیر
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
offsetting U مبدا نقطه شروع مسابقه
offset U مبدا نقطه شروع مسابقه
jumping off place U شروع بکاری نقطه عزیمت
entry U نقطه شروع پرش یا چرخش
landing threshold U نقطه شروع عملیات اب خاکی
clear way U محوطه بالاکشیدن هواپیما محوطه کندن هواپیما از زمین
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
origin U نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
center face off spot U نقطه شروع در مرکز دایره میانی
center ice spot U نقطه شروع در مرکز دایره میانی
tee shot U ضربه از نقطه شروع بازی گلف
origins U نقطه شروع سرچشمه دهانه لوله
critical point U نقطه مهم و برجسته زمین نقاط حیاتی و مهم زمین
air start U طرز قرارگرفتن هواپیما درهوا در شروع مسابقه هواپیمابری
holed U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
hole U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holes U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
holing U نقطه شروع مسابقه قایقهای موتوری سوراخ
firing area U نقطه شروع انفجار مین میدان تیر
drop point U نقطه پرتاب عده ها یا کالا از هواپیما
head spot U نقطهای بین نقطه وسط وکناره شروع بیلیارد
point of no return U نقطه حداکثر شعاع عمل هواپیما اخرین حد شعاع عمل هواپیما
computed air release point U نقطه پرتاب اولین چترباز یابار از هواپیما
ground nadir U نقطه سمت القدم هواپیما درعکاسی هوایی
turn in point U نقطه چرخش هواپیما ازمسیر تقرب در مسیر تک
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
block time U زمان سپری شده ا لحظه شروع حرکت هواپیما تالحظه توقف
staging area U فاصله بین منطقه اماده کردن اتومبیل و نقطه شروع
ended U انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
beginning of tape marker U علامتی که نقطه شروع ضبط اطلاعات را بر روی نوارنشان میدهد
end U انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
ends U انداختن گوی جک وسایر گویها از نقطه شروع به انطرف چمن
wave off U به زمین ساییده شدن هواپیما
surface zero U نقطه صفر زمین
fairways U قسمت چمن کاملا" کوتاه شده بین نقطه شروع و پایان گلف
fairway U قسمت چمن کاملا" کوتاه شده بین نقطه شروع و پایان گلف
ceilings U ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
ground fire U تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
ceiling U ارتفاع هواپیما یا ابر از سطح زمین
neutral earth U زمین کردن نقطه صفر
best angle of climb airspeed U سرعتی در هواپیما که بیشترین افزایش ارتفاع دریک نقطه معین را سبب میشود
terrain avoidance U ممانعت خودکار هواپیما ازنزدیک شدن به زمین
epicentre U نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
perigee U نزدیکترین نقطه مدار به کره زمین
epicentres U نقطه فهوروانتشارزمین لرزه درسطح زمین
recycle U برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycles U برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
recycling U برگشتن به نقطه شروع برنامه داده پرداز الکترونیک بدون وارد شدن دادههای جدید
chute U سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
bow line U نوعی گره برای متصل کردن هواپیما به زمین
chutes U سرسره بادی برای فراراضطراری از هواپیما درروی زمین
pickup field U زمین باز بدون مانعی که هواپیما میتواند در ان فروداید
lift-off U جدا شدن یک هواپیما یا هررسانگر دیگر از زمین یا ازرسانگر مادر
means ends analysis U نوعی روش استدلال که در یک کوشش برای کاهش تفاوتهااز نقطه شروع تا هدف به عقب و جلو نظر می اندازد
hyperborean U ساکن دورترین نقطه شمالی زمین بسیار سرد
true track U تصویر زاویه بین شمال واقعی و مسیر هواپیما روی زمین
offset distance U مسافتی که نقطه صفر زمین از مرکز منطقه هدف دورباشد
succeeding spot U نقطه بعدی که توپ باید انجابه زمین گذاشته شود
drop height U ارتفاع عمودی هواپیما تامنطقه پرش ارتفاع هواپیمادر نقطه بارریزی
check point U نقطه از پیش تعیین شدهای در سطح زمین برای کنترل حرکت رسانگرها یا پرتابه ها
point of fall U نقطه فرود گلوله به زمین به طور فرضی که با دهانه لوله در یک افق قرار دارد
junctions U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
junction U محل اتصال یا پیوند نقطه تقاطع نقطه انشعاب نقطه گره
reference point U نقطه برگشت نقطه نشانی نقطه مبدا دهانه بندر
holocene U وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
descentheight U ارتفاع لازم از سطح زمین برای کم کردن از ارتفاع هواپیما
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
absolute altimeter U ارتفاع سنج یا فرازیابی که ارتفاع واقعی یا فاصله واقعی هواپیما را از زمین نشان میدهد
ground speed U سرعت دویدن هواپیما در روی باند سرعت دویدن روی باند سرعت گرفتن هواپیما روی زمین
set up U مدت زمان بین سیگنال شروع یک برنامه و شروع آن
landing gear U چرخ هواپیما که هنگام نشستن هواپیما وزن انراتحمل میکند
altitude sickness U حال به هم خوردگی در اثرارتفاع هواپیما مرض ناشی از زیاد شدن ارتفاع هواپیما
barometric leveling U تراز کردن هواپیما از نظرفشار جو تعادل بارومتری هواپیما
aircraft scrambling U دستور پرواز هواپیما ازوضعیت اماده باش زمینی صدور فرمان درگیری هواپیما با هدف
air mileage indicator U کیلومتر شمار هواپیما مسافت سنج هواپیما
aft U قسمت انتهایی هواپیما بطرف عقب هواپیما
aircraft arresting barrier U وسیله بازدارنده هواپیما ازحرکت مهار هواپیما
plane director U نفر هدایت کننده هواپیما هادی هواپیما
triple point U نقطه تقاطع امواج سه گانه ترکش اتمی نقطه برخوردامواج صوتی
foot spot نقطه ای بین نقطه مرکزی و وسط جداره عقبی میز بیلیارد
bearing U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر جهت قطب نما
picture point U نقطه نشانی یا نقطه بازرسی موجود در روی عکس هوایی
spoiler U صفحه دراز و باریک روی سطح بالایی هواپیما که برای کاستن سرعت یا اوج گرفتن هواپیما بلند میشود
line of vision U خط مستقیمی که نقطه زردچشم را به نقطه ثابتی وصل نماید
pointillism U شیوه نقاشی با نقطه رنگ نقطه چین کاری
screwpropeller U پروانه هواپیما ملخ کشتی یا هواپیما
space charter U اختصاص جا در هواپیما رزرو کردن جا در هواپیما
start off U شروع کردن شروع شدن
switching U مرکز مخابرات مرکزتلفن خودکار حرکت دادن خودروها از یک نقطه به نقطه دیگر برای بارگیری یاتخلیه
free drop U برداشتن و انداختن گوی گلف با دست از نقطه ناممکن برای ضربه زدن به نقطه مناسب نزدیک ان
zeros U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zeroes U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
zero U پایین ترین نقطه نقطه گذاری کردن
coordinated turn U دورزدن هواپیما بطوریکه کنترلهای مربوط به دوران حول هر سه محور مورداستفاده قرار گرفته و مانع سر خوردن هواپیما به داخل یا خارج پیچ میشوند
mark U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
marks U هدف نقطه اغاز نقطه فرود
load point U نقطه بارگذاری نقطه بار کردن
azimuth U موقعیت یک نقطه نسبت به نقطه دیگر
moment U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
moments U ممان وزن بار هواپیما نیروی گریز ازمرکز وزن اشیاء داخل هواپیما
transition altitude U ارتفاع استاندارد هواپیما ارتفاع هواپیما طبق جداول فنی پرواز
arresting gear U دستگاه کم کننده سرعت هواپیما در روی باند دستگاه مهار هواپیما
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
pyramid spot U نقطه روی میز اسنوکر یابیلیارد انگلیسی میان فاصله نقطه مرکزی و وسط لبه بالایی میز
crossing points U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
crossing point U نقطه تقاطع نقطه تلاقی
flash point U نقطه الوگیری نقطه افروزش
launching area U منطقه شروع پرواز منطقه شروع عملیات اب خاکی
aprons U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
apron U محوطه اسفالت مقابل اشیانه هواپیما محوطه بارگیری هواپیما
aircraft cross servicing U سرویسهای متقابله دستگاههای هواپیما سرویس جنبی دستگاههای هواپیما
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
initiation U شروع کار شروع
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
graven U کنده
clog U : کنده
stock U کنده
stocked U کنده
bloc U کنده
chunks U کنده
clogged U : کنده
pulled U کنده
clogs U : کنده
stubs U کنده
stubbing U کنده
chumps U کنده
chump U کنده
anvil stock U کنده
knockstone U کنده
log U کنده
blocked U کنده
bilboes U کنده
block aead U سر کنده
logs U کنده
stubbed U کنده
stub U کنده
blocks U کنده
chunk U کنده
blocs U کنده
timber U کنده
block U کنده
dugout dewelling U کنده
punctuation marks U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
punctuation mark U علائم نقطه گذاری درجملات نشان نقطه گذاری
litter relay point U نقطه تعویض برانکاردکشها نقطه تعویض حمل مجروحین
grits U جوپوست کنده
engraver U کنده کار
ingraving U کنده کاری
leg pickup U کنده کشی
stumping U کنده درخت
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1 In last fit, DOS starts at high addresses and works downward
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1it was suggested that an initial application of one or two iterations of the Gauss-Seidel method from a flat voltage estimate would be sufficient to start things off properly.
1چندمین
2زمانی که دندان من شروع به درد می کند
2زمانی که دندان من شروع به درد می کند
2معنی اسم تیتان چیست؟
1the rate at which total office space is leased less space vacated during a specific period of time
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com